۳۰ مهر ۱۴۰۳ - ۰۵:۲۰
جنایت‌های تکان‌دهنده مرد قصاب | فروش گوشت الاغ و کودک‌آزاری همزمان
بازدید:۱۶۸
صد آنلاین | پس از یک سال طرد شدن از خانه، زن ۳۳ ساله پرده از کودک‌آزاری و شکنجه فرزندانش توسط شوهرش برداشت.
کد خبر : ۱۲۰۹۲۶

به گزارش صد آنلاین،داستانی تکان‌دهنده از زندگی زنی ۳۳ ساله در مشهد فاش شد؛ زنی که سال‌ها با شوهر قصاب خود زندگی می‌کرد، اکنون پرده از جنایت‌های هولناکی برداشته است. این زن در طی گفت‌وگویی با پلیس، ادعا کرده که شوهرش نه تنها به او و فرزندانش آزارهای جسمی رسانده بلکه حتی به فروش گوشت الاغ نیز دست زده است. این جنایات هولناک و کودک‌آزاری‌های دردناکی که به فرزندان خردسالشان تحمیل شده، اکنون موجب تشکیل پرونده‌ای پیچیده در کلانتری طبرسی شمالی مشهد شده است.

 


آغاز ماجرای ازدواج و زندگی سخت

زن ۳۳ ساله مشهدی، که در سال ۱۳۸۵ و زمانی که تنها ۱۵ سال داشت به عقد مردی قصاب درآمد، روایت می‌کند که زندگی‌اش به تدریج به کابوسی دردناک تبدیل شد. او به پلیس گفت: «همسرم به عنوان قصاب درآمد خوبی داشت و خانواده‌ام با این ازدواج موافق بودند. با این تصور که آینده خوبی خواهم داشت، به خانه بخت رفتم و در کنار پدر و مادرشوهرم در طبقه بالای خانه‌شان زندگی را آغاز کردیم.» اما این زندگی خیلی زود رنگ و بوی دیگری به خود گرفت.

 


مشکلات زندگی زناشویی از همان ابتدای ازدواج خود را نشان دادند. این زن جوان پس از چند سال از عدم توانایی بارداری رنج می‌برد تا اینکه پس از پیگیری‌های فراوان در نهایت در سال ۱۳۹۲ اولین فرزندشان را باردار شد. اما خوشحالی این بارداری خیلی زود به چالش‌هایی غیرمنتظره تبدیل شد. او در میان اشک‌هایش گفت: «همان زمان که پسرم را باردار بودم، یک روز مأموران پلیس به خانه ما آمدند و همسرم را به دلیل فروش گوشت الاغ دستگیر کردند. من تا آن لحظه هیچ خبری از کارهای او نداشتم.»

 


افشای فروش گوشت الاغ و دستگیری شوهر

با دستگیری شوهرش به اتهام فروش گوشت الاغ به مردم، زندگی این زن جوان کاملاً دگرگون شد. او در حالی که انتظار داشت که همسرش تنها به دلیل کارهای اقتصادی دستگیر شده باشد، با حقایق هولناکی روبه‌رو شد. «وقتی شوهرم دستگیر شد، من تازه متوجه اعتیاد او به مواد مخدر شدم و فهمیدم که نه تنها به مردم گوشت الاغ می‌فروخته بلکه به طور مخفیانه مواد مخدر هم مصرف می‌کرده است.»

 


همسر قصاب به یک سال زندان محکوم شد، اما تنها پس از ۵ ماه باقیمانده محکومیتش به حالت تعلیق درآمد و آزاد شد. بعد از آزادی از زندان، این مرد به مصرف مواد مخدر ادامه داد و زندگی زناشویی آنها پیچیده‌تر شد.

 


تولد دوقلوها و مشکلات بیشتر

در سال ۱۳۹۳، این زن دوباره باردار شد و این بار فرزندانی دوقلو به دنیا آورد. اگرچه این خانواده در ظاهر بزرگ‌تر و خوشحال‌تر به نظر می‌رسید، اما مشکلات اقتصادی، اعتیاد و شکاف‌های عاطفی همچنان به زندگی‌شان آسیب می‌زد. این زن در صحبت‌هایش به مشکلات تحصیلی فرزندانش نیز اشاره کرد: «در دوران کرونا، پسرم نتوانست به دلیل نداشتن گوشی هوشمند به مدرسه برود و در نتیجه با تأخیر یک ساله، سه فرزندم با هم در کلاس اول ثبت‌نام کردند. آنها اکنون در کلاس سوم هستند اما از نظر تحصیلی بسیار ضعیفند.»

 


کشمکش‌های زناشویی و جدایی

 

با گذشت زمان، اعتیاد شوهر این زن به مواد مخدر بیشتر شد و او تحت تأثیر مصرف قرص‌ها و مواد مخدر به رفتارهای خشونت‌آمیز و آزاردهنده روی آورد. در یکی از این لحظات خشونت‌آمیز، این زن به پلیس گفت که همسرش با چاقو به او حمله کرد و از خانه بیرون انداخت. او در ادامه گفت: «شوهرم مرا از خانه بیرون کرد و حتی اجازه ملاقات فرزندانم را نمی‌داد. من از او شکایت کردم اما او همچنان مانع ملاقات من با بچه‌ها می‌شد.»

 


با وجود این شکایت‌ها و کشمکش‌های مداوم، این زن توانست در نهایت اجازه ملاقات هفتگی با فرزندانش را بگیرد. اما وقتی پس از مدت‌ها فرزندانش را دید، با صحنه‌ای وحشتناک روبه‌رو شد. «وقتی پسرانم را بعد از مدتی دیدم، متوجه شدم که روی بدنشان آثار زخم‌ها و بیماری‌های پوستی وحشتناکی وجود دارد. دیدن زخم‌های روی سرشان اشک‌هایم را سرازیر کرد.»

 


اتهام کودک‌آزاری و پیگیری قانونی

با دیدن این وضعیت، این زن دیگر نتوانست تحمل کند و با تنظیم شکایتی علیه همسرش، او را به کودک‌آزاری متهم کرد. سرگرد احمد آبکه، رئیس کلانتری طبرسی شمالی مشهد، به محض اطلاع از این ماجرا، دستوری برای پیگیری قانونی این پرونده صادر کرد و پرونده به سرعت به جریان افتاد.

 


این پرونده اکنون در دست بررسی است و این زن امیدوار است که عدالت درباره کودک‌آزاری و جنایت‌های همسرش برقرار شود. او همچنین به دنبال بازگرداندن حضانت فرزندانش است تا بتواند از آن‌ها در برابر آزارهای جسمی و روحی بیشتر محافظت کند.

 


پایان تلخ یک زندگی زناشویی

داستان این زن مشهدی، که به خاطر عشق جوانی‌اش پای سفره عقد نشست و زندگی مشترکش را آغاز کرد، با فروش گوشت الاغ و اعتیاد همسرش به مواد مخدر به تراژدی تبدیل شد. اکنون او تنها می‌خواهد که از فرزندانش مراقبت کند و آنها را از آسیب‌های بیشتر محافظت کند.

اشتراک گذاری:
برچسب ها :
ارسال نظر
تازه‌ها
پربیننده‌ها پربحث‌ها